آذر ۵, ۱۴۰۱

امروز بعد از خوردن صبحانه و خوندن سوره و شعرمون نوبت حضور و غیاب بود.

امروز خانم گفتن که چشممون رو تیز کنیم چون قراره برای حضور و غیاب لباساشون رو بگن.
اون کیه که روی لباسش کلی پرنده آورده تو کلاس؟
اون کیه که جورابش نصفیش صورتیه نصفیش سفید؟

امروز جشن داشتیم، تولد امام حسن عسکری (ع)، بابای امام زمان، بخاطر همین صبحانمون خیلی شگفت انگیز بود.

امروز وارد کلاس که شدیم میزها و صندلی ها چیده شده بود،  ریحانه سادات میگفت انگار برای صبحانه دیر رسیدم و فعالیت ها شروع شده.
خانم گفتن از امروز قراره میزها و صندلی همین مدلی باشه و دیگه نمیچینیم کنار دیوار….