💭اوج خلاقیت و هیجان در بدن ما :
در کتاب علوم چهارم، رسیدیم به دو درس بدن ما (۱) و (۲).
پژوهشگران چهارمی در چهارگروه فعال و پرانرژی، پژوهش و ارائه ی ۴ بخش جدا از این درس را برعهده گرفتند.
گروه شش قهرمان کوچک ، نمایشی طراحی کردند با عنوان گوارش، هرکدام از اعضای گروه یکی از اعضای سیستم گوارش را برعهده گرفتند، سیب وارد دهان ، سپس دندان و مری و معده و روده شد و مراحل گوارش و جذب موادغذایی را با دیالوگی طنزگونه، گذراند.
گروه قله های دانش، ضربان قلب را به دوستان خود توضیح داده سپس ضربان قلب تک تک دوستان خود را گرفته و تعداد آن در یک دقیقه را یادداشت کردند و محدوده ی تعداد متعادل را تعیین کردند. این گروه از وظایف قلب گفته و سرخرگ و سیاهرگ را شرح دادند.
گروه شهید ابراهیم هادی، نمایش تصفیه ی خون را اجرا کردند. در این نمایش که شامل معلم و چند دانش آموز کوچک در یک کلاس شاد بود، معلم از وظایف و اهمیت کلیه ها در بدن صحبت کرده و دانش اموزان از او سوالات متفاوت می پرسیدند.
گروه دختران تلاشگر ، تنفس را ارائه دادند، ابتدا از دم و بازدم گفته سپس به هرکدام از دوستان خود، یک بادکنک دادند، دختران دم گرفته و بازدم خود را در بادکنک ها خالی میکردند، بزرگی هر بادکنک نشانگر میزان بزرگی و گنجایش شش های او بود ، برخی گنجایش بالایی داشته و برخی خیلی کم .
مربی علوم که باشی، در کلاس های شیرین و خلاقانه دخترانت که بنشینی، چهره های شاد و هیجان زده ی ان ها را که ببینی، درس علوم ، می شود شیرین ترین شکلات نرمی که به محض چشیدن، شیرینی اش را درک کرده و با تمام وجود از آن لذت می بری .
مربی علوم که باشی، گیاه ،بدن انسان ، حشرات ، انرژی و اهرم، فرقی نمی کند. تمام این ها می شود جرقه ای برای روشن کردن شمع پژوهشگری دخترانت و پروانه ای می شوی به دور این نور تا پیوستن آن به منتهای نور مطلق …
چقدر خوشحالم از مربی علوم بودنم …