?هفته آخر در پیش دبستانی:
این هفته رو با فصل ها شروع کردیم ، با داستان ” سالآقا و زمین خانم ” ولی ما اونا رو نمی شناختیم.
خانم برامون تعریف کردن.
سالآقا و زمین خانم ۴ تا بچه دارن که نوبتی میان و بهشون سر میزنن.
سوال : اگه ما جای اونا بودیم اسم بچه هامون رو چی انتخاب میکردیم؟
اسم بچه هاشون ، بهارخانم ، آقای تابستان ، پاییز خانم و آقای زمستان.
هرکدوم از بچه هاشون که میان ، تو چمدونشون کلی سوغاتی میارن.
مثلا بهار خانم با خودش کلی شکوفه برای درخت ها میاره ، عید رو میاره ، سفره هفتسین رو میاره ، گوجه سبز ، توت…..
بعد درخت بهار خانم رو براش تزئین کردیم.
هرروز درخت یکی از بچه هاشون رو تزئین کردیم و اینکه تو چمدونشون چی آوردن.
و روز سه شنبه با ذرت هایی که پختیم و تبدیل شدن به پفیلاهای سفید ، درخت آقای زمستان رو تزئین کردیم ، یه درخت پر از برف پفیلایی.
این هفته تو کلاس گفتگو در مورد میوه ها هم صحبت کردیم.
خانم پرسیدن تا حالا از زیر درخت توت رد شدین ؟ یهو توت میوفته رو سرمون.
پرسیدن تا حالا از زیر درخت هندونه هم رد شدین ؟
اگه مثل توت بیوفته رو سرمون چی؟
زهراسادات گفت خانم هندونه که درخت نداره ، بوته داره.
بعد کارتهایی که داشتیم رو گروهی تقسیم کردیم ، اونایی که از رو درخت میچیدیم رو چیدیم روی یک میز .
اونایی که از بوته میچیدیم رو یک میز و اونایی که از تو خاک میچیدیم هم رو یک میز.
یکی از دوستامون گفت اونایی که از تو خاک میچینیم سبزیجاته.
و ۶ تا کاغذ کوچیک داشتیم که روشون میوه ها و سبزیجات رو کشیدیم و چسبوندیم رو درخت ، بوته و خاک.
توی کلاس مهارت هم با سوزن واقعی کیفمون رو دوختیم.
این هفته هر کدوممون کارمون تموم می شد حیوانات دریایی رو رنگ میکردیم و قیچی میکردیم ، امروز هم همشون رو رسوندیم به دریا.
امروز بعد از کلی بازی و بغل خداحافظی ، از خانم ها خدا حافظی کردیم تا روز نمایشگاه…