به کوشش سحر مجید پور
دانش اموزان میزانی توان خودتنظیمی قابل توجهی دارند.
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی عمومی
عنوان بررسی مقایسه ای پیشرفت تحصیلی ، خود تنظیمی ، اهمال کاری و هوش اجتماعی دانش آموزان پسر مدارس میزان و عادی شهر تهران
استاد راهنما : جناب آقای دکتر بهرام موحد زاده
محقق : سحر مجید پور
زمستان ۱۳۹۶
مقدمه :
در پژوهش چهار متغیر مورد بررسی قرار گرفته اند. در این بخش ابتدا هر متغیر تعریف شده و پس از بررسی عوامل موثر بر آن نتیجه نهایی گزارش خواهد شد.
جامعه آماری پژوهش شامل ۵۶۰ دانش آموز سال تحصیلی ۹۶-۹۷ می باشد. ۲۸۰ نفر این دانش آموزان از مدارس میزان انتخاب شده و ۲۸۰ نفر دیگر از مدارس عادی جهت مقایسه انتخاب شده اند.
تعریف خودتنظیمی:
به طور کلی خودتنظیمی در یادگیری ، به مشارکت فعال یادگیرنده(از نظر رفتاری،انگیزشی،شناختی و فراشناختی) در فرآیند یادگیری، به منظور بیشینه کردن فرآیند یادگیری اطلاق می شود.
خودتنظیمی شامل راهبرد هایی است که دانش آموزان برای تنظیم شناخت و کنترل یادگیری خود استفاده می کنند.
عوامل موثر بر خود تنظیمی :
به عنوان عامل سه فاکتور خود هدایتی، خودکنترلی و خودمختاری بررسی شده است.
نحوه بررسی و نتایج خودتنظیمی :
برای بررسی خودتنظیمی از نمره دانش آموزان در پرسشنامه هیجان شناختی گرانفسکی استفاده شده است.
میانگین اکتسابی مدارس میزان در این آزمون ۳/۳۴ و مدارس عادی ۲/۴۴ می باشد. که طبق طیف لیکرت مدارس میزان بالاتر از حد متوسط ۳ و مدارس عادی کمتر از حد متوسط در شاخص خودتنظیمی برخوردارند.