قرارمان یک گردش علمی بود و موضوعمان گردش در محله!
تناسب آن با درس فصل ۷ مطالعات اجتماعی و درس محله ما در فارسی پایه سوم بود.
قبل از حرکت مباحث طرح شده در دروس را دوره کردیم و هدف هایمان از گردش علمی را مرور کردیم و بنا شد تا در همین راستا چند فعالیت فکری و دقت در مسیر داشته باشیم!
اولی آن که بتوانیم از روی تابلوی خیابان ها، آدرس مدرسه تا سرای محله را بنویسیم.
به رسم همیشه مان از زیر قران رد شدیم و در اتوبوس دعای قبل از سفر را خواندیم!
در مسیر توجه مان به قواعد شهری و علایم راهنمایی و تابلو ها بود! برخی بچه ها که هممحله ی مدرسه بودند می توانستند خانه هایشان را در مسیر پیدا کنند و آدرس دهی کنند.
شعرها و سرودهای پر معنایی کهمی خواندیمنشان از قدرت تشخیص مفاهیم و سلیقه ی بالای فرهنگی مان داشت!
اتوبوس کمی قبل از مقصدمان ایستاد و ما از پیاده روی کوتاهمان نیز برای محله شناسی و گفتگو در مورد مغازه ها و امکانات محله مدرسه مان صحبت کردیم.
کمی بعد به سرای مان رسیدیم و به کتابخانه ی سرای محله شریف رفتیم!
جایی که پر بود از رنگ و نماد و دانستن!
جذابیت بصری کتابخانه که طراحی ویژه ای برای گروه کودک و نوجوان داشت حسابی مشغول کشف و تجربه مان کرد!خانه ی نقلی نمایشی وسط سالن جای خوبی برای بازی های دخترانه مان بود!
کمی بعد که کودکی مان آرامگرفت، تازه یادمان آمد اینجای پر رنگ و لعاب،در اصل خانه ی کتاب هاست! و کتاب ها میزبان اصلی ما هستند!
ابتدا در مورد فضا و نمادها و المان های بصری این خانه صحبت کردیم که هرکدام چه معنایی دارد و چرا!
بعد سراغ کتاب ها رفتیم! گشتیم و خواندیم!
یکی با کتابی در گوشه ای مشغول شد!
دیگری نمی دانست کدام یکاز این همه گزینه را برگزیند!
و دوستی به ذوق کشف کتاب های متفاوت از آنچه در بازه سنی اش بود در طبقات واکاوی می کرد!
چالش ها یمان شد بستر شنیدن و دانستن…
کم کم گفتگوهای دونفره مربی و بچه ها به حلقه های تعاملی تبدیل شد!
و گفتیم و شنیدیم از رده بندی کتاب ها!
از این که کتاب ها هممثل غذا ها ارزش غذایی مختلف دارند و باید به تناسب سن و نیاز مصرف شوند!
اینکه سرشناسنامه کتاب کجاست تا بدانیم پدرو مادر این کتاب چه کسانی اند!
و اینکه خواندن کتاب و رفتن به کتابخانه هم آدابی دارد، همانطور که مهمانی آدابی دارد!
گشت و گذارمان در ورق های کتاب ها که تمام شد،خانمی از مجموعه آمدند و برایمان یکنمایش عروسکی در همان کلبه ی دوستداشتنی اجرا کردند!
نمایشی درمورد دخترکتاب خوانی که یک عالمه کتاب داست و دیگر جایی در اتاقش برای کتابهای جدیدش نبود!
و در بطن آن اموختیم از آیین اهدای کتاب!
اردویمان رو به اتمام بود و سبد میوه هایی که دورهم خوردیم کاممان را شیرین تر کرد در این این گردش علمی و تداعی کرد تغذیه سالم جسم را برای درکتغذیه سالم روح!
کوله هایمان را پر از دانستن و نشاط کردیم و به آغوش مدرسه باز گشتیم!
آن روز همفارسی داشتیم و با دیدن کلیپی از تاریخچه ی محله ی طرشت و گفتگو در مورد مشاهداتمان در اردو، گردش علمی مان کامل شد!